♛سوته دلان♛

سوته دلان

 
 

داستان واقعی
ارسال شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 12:4

داستان رو دوستم برام تعریف کرده و قسم میخورد که واقعیه: دوستم تعریف میکرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل، جای اینکه از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه! اینطوری تعریف میکنه : من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی بیست کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هرکاری کردم روشن نمیشد. وسط جنگل، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت. اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه میبینم، نه از موتور ماشین سر در میارم!! راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو کرفتم و مسیرم رو ادامه دادم. دیگه بارون حسابی تند شده بود . با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام وبی صدا بغل دستم وایساد. من هم بی معطلی پریدم توش. اینقدر خیس شده بودم که به فکر اینکه توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم . وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!! پشمم ریخت.

داشتم به خودم میومدم که ماشین یهو همونطور بی صدا راه افتاد هنوز خودم رو جفت و جور نکرده بودم که تو یه نور رعدو برق دیدم یه پیچ جلومونه! تمام تنم یخ کرده بود . نمیتونستم حتی جیغ بکشم ماشین هم همینطور داشت میرفت طرف دره. تو لحظه های آخر خودم رو به خدا اینقدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلو چشمم. تو لحظه های آخر، یه دست از بیرون پنجره، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم. ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه میرفت، یه دست میومد و فرمون رو میپیچوند . از دور یه نوری رو دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم .در رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون. اینقدر تند میدویدم که هوا کم آورده بودم . دویدم به سمت آبادی که نور ازش میومد رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم رو زمین بعد از اینکه به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس اومدن تو، یکیشون داد زد: ممد نیگا! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشینو هل میدادیم سوار شده بود

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


بلندترين موهای جهان دریک روستا!+تصویر
ارسال شده در یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:لینک 20,تبادل بنر,تبادل لینک,عکس,تصاویر,وبلاگ,کل کل,شعر,مطلب,عاشقانه,رمانتیک,لوگو,ارم,, - 14:59

 

اين روستا همانند ديگر مناطق چين به دليل رسوم باستاني و مناطق طبيعي زيبا گردشگران زيادي را به خود جلب مي‌‌كند اما زنان اين روستا به دليل داشتن موهاي بلند در جلب گردشگر نقش بيشتري داشته‌اند.

                                بلندترين موهای جهان دریک روستا!+تصویر

بی باک نیوز

 

ایسنا: داشتن موي بلند و زيبا براي اكثر زنان ويژگي مهمي محسوب مي‌‌شود اما زنان روستايي در چين به دليل اين كه بلندترين مو را در ميان اكثر مردم دارند، تحسين مي‌‌شوند.
 
اين روستا همانند ديگر مناطق چين به دليل رسوم باستاني و مناطق طبيعي زيبا گردشگران زيادي را به خود جلب مي‌‌كند اما زنان اين روستا به دليل داشتن موهاي بلند در جلب گردشگر نقش بيشتري داشته‌اند.
 
متوسط بلندي مو زنان اين روستا در حدود يك متر است. در فصل تابستان و پاييز، زنان با رفتن به رودخانه روستا موهاي خود را شستشو مي‌‌دهند و آن را در پوششي آبي رنگ مي‌‌پوشانند.
 
گفته شده است تا سال 1987 ميلادي رسم مردم اين روستا اين بوده است كه تنها همسران اين زنان حق داشته‌‌اند موهاي بلند آنان را ببينند و در صورتي كه مرد مجردي موهاي آنان را مي‌ديد مجبور بود به مدت سه سال نقش داماد خانواده را داشته باشد اما اين رسم اكنون از بين رفته است.
 
به گزارش پايگاه اينترنتي oddity central، همچنين نوع آرايش موي آنان نشان از نمادهاي ويژه‌اي است به طور مثال در صورتي كه موهايشان را دور سرشان قرار دهند به اين معني است كه ازدواج كرده‌اند اما صاحب فرزندي نيستند.

 

گرداوری:گروه اینترنتی گلپسند

 

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


داستان ازدواج زیبای رامبد جوان و همسرش سحر دولتشاهی از زبان رامبد جوان
ارسال شده در یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:رامبد جواد,ازدواج ,داستان ازدواج رامبد جوان,همسر,با همسرش,بازیگر,ایرانی,,سینما, - 14:46

 

داستان ازدواج زیبای رامبد جوان و همسرش سحر دولتشاهی از زبان رامبد جوان

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


وقتی یک دختر.....وقتی یک پسر
ارسال شده در شنبه 7 مرداد 1391برچسب:لینک 20,تبادل بنر,تبادل لینک,عکس,تصاویر,وبلاگ,کل کل,شعر,مطلب,عاشقانه,رمانتیک,لوگو,ارم,, - 21:6

♥وقتي يک دختر حرفي نميزند

ميليونها فکر در سرش مي گذرد



♥وقتي يک دختربحث نميکند

عميقا مشغول فکر کردن است



♥وقتي يک دختربا چشماني پر از سوال به تو نگاه ميکند

يعني نمي داند تو تا چند وقت ديگر با او خواهي بود



♥وقتي يک دختر بعد از چند لحظه در جواب احوالپرسي تو مي گويد: خوبم

يعني اصلا حال خوبي ندارد



♥وقتي يک دختر به تو خيره مي شود

شگفت زده شده که به چه دليل دروغ مي گويي



♥وقتي يک دختر سرش را روي سينه تو مي گذارد

آرزو مي کند براي هميشه مال او باشي



♥وقتي يک دختر هر روز به تو زنگ مي زند

توجه تو را طلب مي کند



♥وقتي يک دختر هر روز براي تو [اس ام اس] مي فرستد

يعني ميخواهد تو اقلا يک بار جوابش را بدهي



♥وقتي يک دختر به تو مي گويد دوستت دارم

يعني واقعا دوستت دارد



♥وقتي يک دختر اعتراف مي کند که بدون تونمي تواند زندگي کند

يعني تصميم گرفته که تو تمام آينده اش باشي



♥وقتي يک دختر مي گويد دلش برايت تنگ شده

هيچ کسي در دنيا بيشتر از او دلتنگ تو نيست







♥وقتي يک پسر حرفي نمي زند

حرفي براي گفتن ندارد



♥وقتي يک پسر بحث نمي کند

حال وحوصله بحث کردن ندارد



♥وقتي يک پسر با چشماني پر از سوال به تو نگاه مي کند

يعني واقعا گيج شده است



♥وقتي يک پسر پس از چند لحظه در جواب احوالپرسي تومي گويد: خوبم

يعني واقعا حالش خوبه



♥وقتي يک پسر به تو خيره مي شود

دو حالت داره يا شگفت زده است يا عصباني



♥وقتي يک پسر هر روز به تو زنگ مي زند

او با تو مدت زيادي حرف مي زند که توجه ات را جلب کند



♥وقتي يک پسر هرروز براي تو [اس ا م اس] مي فرستد

بدون که براي همه "فوروارد" کرده



♥وقتي يک پسر به تو ميگويد دوستت دارم

دفعه اولش نيست (آخرش هم نخواهد بود)



♥وقتي يک پسر اعتراف مي کند که بدون تو نمي تواند زندگي کند

تصميم شو گرفته که تورو اقلا واسه يه هفته داشته باشه

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


تصاویر لباس مجلسی
ارسال شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 18:20

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


کاش در دهکده عشق
ارسال شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 14:22

كاش در دهكده عشق فراوانی بود
توی بازار صداقت كمی ارزانی بود


كاش اگر گاه كمی لطف به هم ميكرديم
مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود


كاش به حرمت دلهای مسافر هر شب
روی شفاف ترين خاطره مهمانی بود


كاش دريا كمی از درد خودش كم می كرد
قرض می داد به ما هرچه پريشانی بود

كاش به تشنگی پونه كه پاسخ داديم
رنگ رفتار من و لحن تو انسانی بود

مثل حافظ كه پر از معجزه و الهامست
كاش رنگ شب ما هم كمی عرفانی بود

چه قدر شعر نوشتيم برای باران
غافل از آن دل ديوانه كه بارانی بود

كاش سهراب نمی رفت به اين زودی ها
دل پر از صحبت اين شاعر كاشانی بود

كاش دل ها پر افسانه ی نيما می شد
و به يادش همه شب ماه چراغانی بود

كاش اسم همه دختركان اينجا
نام گلهای پر از شبنم ايرانی بود

كاش چشمان پر از پرسش مردم كمتر
غرق اين زندگی سنگی و سيمانی بود

كاش دنيای دل ما شبی از اين شبها
غرق هر چيز كه می خواهی و می دانی بود
دل اگر رفت شبی كاش دعايی بكني

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


اویزه
ارسال شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 12:9

پانزدهم ژوئن بود و من تا دو روز ديگر وارد سى سالگى می‌شدم. وارد شدن به دهه‌اى جديد از دوران زندگيم نگران کننده بود، چون می‌ترسيدم که بهترين سال‌هاى زندگيم را پشت سرگذاشته باشم.
عادت جارى و روزانه من اين بود که هميشه قبل از رفتن به سرِکار، براى تمرين به يک باشگاه می‌رفتم. من هر روز صبح دوستم نيکولاس را در ورزشگاه می‌ديدم. او هفتاد و نه سال داشت و پاک از ريخت افتاده بود. آن روز که با او احوالپرسى می‌کردم، از حال و هوايم فهميد که سرزندگى و شادابى هر روز را ندارم. به همين خاطر، علّت امر را جويا شد. به او گفتم که از وارد شدن به سن سى سالگى احساس نگرانى می‌کنم. با خود فکر می‌کردم که وقتى به سن و سال نيکولاس برسم، به زندگى گذشته‌ام چگونه نگاه خواهم کرد. به همين خاطر از نيکولاس پرسيدم: «ببينم، بهترين دوران زندگى شما چه موقعى بود؟»
نيکولاس بدون هيچ ترديدى پاسخ داد: «جو، دوست عزيز، پاسخ فيلسوفانه من به سوال فيلسوفانه شما اين است:
«وقتى که کودکى بيش نبودم و در اطريش تحت مراقبت کامل و زير سايه پدر و مادرم زندگى می‌کردم، آن دوران بهترين دوران زندگى من بود.»
«وقتى که به مدرسه می‌رفتم و چيزهايى ياد می‌گرفتم که الان می‌دانم، آن دوران بهترين دوران زندگى من بود.»
«وقتى که براى نخستن بار صاحب شغلى شدم و مسئوليت قبول کردم و به خاطر کار و کوششم حقوقى دريافت کردم، آن دوران بهترين دوران زندگى من بود.»
«وقتى که با همسرم آشنا و عاشقش شدم، آن دوران بهترين دوران زندگى من بود.»
«جنگ جهانى دوم شروع شد، و من و همسرم براى نجات جانمان مجبور به ترک وطن شديم. موقعى که با هم، صحيح و سالم، روى عرشه کشتى نشسته عازم آمريکاى شمالى شديم، آن دوران بهترين دوران زندگى من بود.»
«موقعى که به کانادا آمديم و صاحب اولاد شديم، آن دوران بهترين دوران زندگى من بود.»
«موقعى که پدرى جوان بودم و بچه‌هايم جلوى چشمانم بزرگ می‌شدند، آن دوران بهترين دوران زندگى من بود.»
«و حالا، جو، دوست عزيزم، من هفتاد و نه سال دارم. صحيح و سالم هستم، احساس نشاط می‌کنم و زنم را به اندازه‌اى که روز اول ديده بودمش، دوست دارم، و اين بهترين دوران زندگى من است.»

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


نظرت چیه؟
ارسال شده در چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:لینک 20,تبادل بنر,تبادل لینک,عکس,تصاویر,وبلاگ,کل کل,شعر,مطلب,عاشقانه,رمانتیک,لوگو,ارم,, - 1:27

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


باز باران..
ارسال شده در دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 15:43

باز باران با ترانه
ميخورد بر بام خانه
خانه ام کو؟ خانه ات کو؟
آن دل ديوانه ات کو؟
روزهاي کودکي کو؟
فصل خوب سادگي کو؟
يادت آيد روز باران
گردش يک روز ديرين
پس چه شد؟
ديگر کجا رفت خاطرات خوب و شيرين؟
در پس آن کوي بن بست
در دل تو آرزو هست؟
کودک خوشحال ديروز
غرق در غم هاي امروز
ياد باران رفته از ياد
آرزوها رفته بر باد
باز باران باز باران
ميخورد بر بام خانه بي ترانه
بي بهانه
شايدم گم کرده خانه....
 

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


» تست شخصیت شناسی
ارسال شده در جمعه 30 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 18:44

 

این تست فقط ۳ پرسش دارد و جواب ها شما را شگفت زده خواهند کرد.

جواب ها را نخوانید زیرا مغز مانند چتر نجات عمل میکند، وقتی که باز است بهتر کار میکند.

اگر به جواب ها نگاه کنید نتیجه درستی نخواهید گرفت.

یک قلم و کاغذ بردارید و به سوالها پاسخ دهید.

این یک تست صادقانه است که اطلاعات زیادی از خودتان به شما می دهد.

حالا شروع کنید…..!!!

1- نام های این حیوانات را به ترتیب علاقه خود قراردهید:

گاو

ببر

گوسفند

اسب

خوک

۲- یک کلمه برای توصیف اسامی زیر بنویسید:

سگ

گربه

موش صحرایی

قهوه

دریا

۳- به کسانی فکر کنید (کسانی که شما را بشناسند و برای شما مهم باشند) و
آن ها را به رنگ های زیر ربط دهید ( افراد تکراری نباشند. برای هر رنگ،
نام یک فرد).

زرد

نارنجی

قرمز

سفید

سبز

توجه: جواب های شما باید دقیقاً همانی باشند که مطلوب شماست.

حالا تعابیر و تفاسیر جواب هایتان را در ادامه مطلب بخوانید.

 

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


بچه که بـــــــــــــــــــــــــــودیم
ارسال شده در سه شنبه 27 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 23:27

بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم ...
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم...
کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود..
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را، از نگاهش می توان خواند...
کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم...
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود...
کاش قلبها در چهره ها بود...
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد...
و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم...
سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست...
سکوتی را که یک نفر بفهمد بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد...
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست...
ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد...
سکوتی که یک نفر در این دنیا هست که آن را می فهمد...
یک نفر که برات یه دنیا ارزش داره و بدون اینکه در کنارت باشه سکوتت رو می فهمه...
یک نفر که...
دنیا را ببین... بچه بودیم از آسمان باران می آمد...
بزرگ که شده ایم از چشمانمان می آید...
بچه که بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن...
بزرگ که شدیم هیچکس نمیبینه...
بچه که بودیم توی جمع گریه می کردیم...
بزرگ که شدیم توی خلوت...
بچه که بودیم راحت دلمون نمی شکست...
بزرگ که شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه...
بچه که بودیم اگه دلمون می شکست با یه آبنبات دلمونو بدست می آوردن...
بزرگ که شدیم وقتی دلمون رو شکستن با هیچ چیز دیگه نمیشه درستش کرد فقط جای شکستگیش روی دل میمونه با هیچ آبنباتی درست نمیشه...
بچه که بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم...
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی، بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم...
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن...
بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه...
کاش هنوزم همه رو به اندازه همون10 تای بچگی دوست داشتیم...
بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم 1 ساعت بعد از یادمون میرفت...
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم...
بچه که بودیم حتی فکر شکستن دل کسی رو هم نمی کردیم...
بزرگ که شدیم خیلی راحت دلها رو میشکنیم و از کنارش رد میشیم...
 

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


خنده دار
ارسال شده در دو شنبه 27 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 1:16

                                        

 

 

    

     

 

 

 

 

 

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


تصاویر گرافیکی
ارسال شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 18:28

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


عشق حقیقی (زن ومرد روستایی)
ارسال شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 5:24

چند روزی که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه ی بی پایانی را ادامه می دادند. زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند.

از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است.در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است. در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه شان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی کرد :گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می شود. بزودی برمی گردیم…

چند روز بعد پزشک ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره اش کمی درهم رفت. بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی شناخت و وقتی همه چیز روبراه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بی هوش بود. صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می زد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار می شد. روزی در راهرو قدم می زدم. وقتی از کنار مرد می گذشتم داشت می گفت: گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب می شود و ما برمی گردیم.

یک بار اتفاقی نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: خواهش می کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلا برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آینده مان نشود، وانمود می کنم که دارم با تلفن حرف می زنم.

در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد و شمع روشن کردن و کادو پیچی و از اینجور جفنگ بازیها نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می کرد. 
 

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


مدل لباس سری 2
ارسال شده در یک شنبه 25 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,مدل لباس ,دختران امو, - 22:7

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


مدل لباس 91
ارسال شده در یک شنبه 25 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, مدل لباس, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 12:37
تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


مانکن های ایرانی
ارسال شده در یک شنبه 25 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 1:47

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


معلم.......
ارسال شده در شنبه 24 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 23:33

معلم عصبی دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: سارا ...
دخترك خودش رو جمع و جور كرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم كشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم كه از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترك خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نكن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت كنم!
دخترك چونه ی لرزونش رو جمع كرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری كنیم كه دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشك بخریم كه شب تا صبح گریه نكنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره كه من دفترهای داداشم رو پاك نكنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و كاسه اشك چشمش روی گونه خالی شد . . .

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


تصاویر رمانتیک
ارسال شده در شنبه 24 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 22:54

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


تصاویرbaby
ارسال شده در جمعه 23 تير 1391برچسب:, - 22:32

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


ارم ولوگو
ارسال شده در جمعه 23 تير 1391برچسب:, - 22:14

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


تصاویر 3d
ارسال شده در جمعه 23 تير 1391برچسب:, - 21:23

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


ویروس دی ان اس , ویروسی که صد ها هزار رایانه را الوده کرده است , DNS
ارسال شده در یک شنبه 18 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 21:38

 

 

این احتمال وجود دارد که یک ویروس خطرناک موجب قطع دسترسی صدها هزار کاربر به اینترنت در روز دوشنبه در سراسر جهان شود.
به گزارش فارس به نقل از تلگراف، این ویروس که DNS Changer نام دارد اولین بار در سال ۲۰۰۷ از راه رسید. ویروس یاد شده با نمایش تبلیغات ناخواسته و وادار کردن کاربر به کلیک بر روی آن برای طراح آن که اهل کشور استونی بود ۱۰ میلیون پوند درآمد به ارمغان آورد.

رایانه های آلوده شده به این ویروس کندتر شده و به یکی از اجزای شبکه بوت نت تحت کنترل این ویروس نویس هم مبدل می شدند.

اگر چه این ویروس بعد از مدتی کنترل شد، اما بررسی ها نشان می دهد که کرم های بعدی که بر اساس عملکرد این ویروس طراحی شدند با دستکاری دی ان اس سایت های مختلف کاربران اینترنت را به سایت های دیگری هدایت می کردند.

به عنوان مثال این کرم ها موجب می شدند کاربری که قصد مراجعه به یک کتاب فروشی آنلاین را دارد در عمل به یک سایت آلوده به بدافزار مراجعه کند. این سایت ها معمولا دارای انواع آگهی ها بوده و با کلیک کردن بر روی این آگهی ها هم درآمدهای کلانی به طراحان بدافزارهای یاد شده اختصاص می یافت.

مقامات امنیتی معمولا با شناسایی این سرورها و از کارانداختن آنها تلاش می کنند مشکل را حل کنند، اما مساله این است که با استفاده از این روش رایانه های آلوده شده به ویروس دی ان اس چنجر هم عملا دیگر قادر به اتصال به اینترنت نخواهند بود و تا زمانی که رایانه شان از ویروس یاد شده پاکسازی نشود در عمل به سمت سایت های میزبانی شده بر روی سرورهای از کار افتاده هدایت می شوند.

کارشناسان امنیتی هشدار داده اند که با شناسایی و از کار افتادن چندین سرور آلوده در روزهای آینده تا روز دوشنبه ۳۵۰ هزار نفر در سراسر جهان قادر به اتصال به اینترنت نخواهند بود.

کارشناسان هشدار می دهند که این رقم طی روزهای آینده به سرعت افزایش یافته و از مرز ۵۰۰ هزار نفر خواهد گذشت، امری که ممکن است به زودی یک معضل امنیتی جدی را در سراسر جهان ایجاد کند.

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


از یک دختر این چنین انتظار نمیرفت
ارسال شده در شنبه 17 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 18:14

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


تصاویر رمانتیک
ارسال شده در شنبه 17 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, بهترین عکس ها,دختران امو, - 17:8

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

ادامه مطلب

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


تصاویر رمانتیک
ارسال شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 14:50

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


بی خیال بابا...
ارسال شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 14:32

 


نمونه سوالهای رایج توی همه ی خونه ها
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه ؟
چی از جون این یخچال بدبخت میخوای ؟
کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته ؟
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده ؟
این موقع شب با کی حرف میزنی ؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوترِ کوفتی ؟
کی غذای منو خورده ؟

 

 

 

 

 
.آقا یه دقه وایسید !!! یه سوال ! مرد و مردونه ! بالا غیرتن
چرا وقتی اس ام اس خالی میفرستیم ، انگلیسی حساب می کنن ؟؟؟
.
.
.
 
سلامتی خانم هایی که میخوان پارک دوبل کنن
روسری لیز میخوره ، شال میافته از سرشون
دکمه مانتو باز میشه ، دستشون میخوره به برف پاک کن
اشتباهی میزنن تو دنده چهار به جای دنده عقب
آخر سر هم خاموش میکنن !
.
.
 
 
تا حالا دقت کردین
وقتی یه نفر شمارو دعوت به دیدن یه فیلمی که قبلا خودش دیده میکنه
تو مدت فیلم یه جوری نگاتون میکنه که انگار خودش فیلمو ساخته؟
!!!
 
.
.
 
 
یکی از بدترین لحظه های زندگی وقتیه که فیلم رقصیدنت رو توی جمع نگاه می کنی

.
.
 

 
چه لحظه باشکوهی بود اون لحظه..!
وقتی معلم میبردمون پا ی تخته ازمون درس بپرسه وسطش زنگ می خورد..!
 
.
.
 .

 
 
شش ماه به دوستت مهربونی میکنی ، خوبی باهاش ، هر کاری میگه میکنی
 
که بفهمونی دوستش داری 
 
دو روز که اعصاب نداری ، میگه: حالا شناختمت
.
.
.
 

 

 

 

اینقده بدم میاد وقتی دارم روی آهنگ میخونم خوانندهه اشتباه میخونه !

 

 

 

 

 

 

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


خدایا بچه های (1350~1360) چه هیزم تری بهت فروختن
ارسال شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 14:16

 نطفه مونو تو جنگ بستن. تو ویرونیش به دنیا اومدیم. تو سر و صدای
سازندگیش بزرگ
شدیم. به ما که رسید مدرسه ها غیرانتفاعی شدن. رسیدیم کنکور انواع اقسام
کلاسارو گذاشتن. اومدیم ماشین بابامونو بپیچونیم یارانه ی بنزینو برداشتن.
دهنمون سرویس شد کار پیدا کردیم صاب کارمون دیگه پول نداشت بهمون بده(کارخونه
ورشکست شد). رفتیم اینترنت دیدیم زده دسترسی به این سایت امکان پذیر نیست. حرف
دلمونو به دختری که دوسش داشتیم نتونستیم بزنیم، شکست عشقی خوردیم امدیم سیگار
بکشیم روش انواع اقسام عکسارو کشیدن که سیگار نکشین. با یکی دیگه دوس شدیم با
هزار مصیبت رفتیم بیرون گشت ارشاد به جرم بی جرمی گرفتمون. اومدیم بریم سربازی
18 ماه شد 24 ماه. اونم چه جوری؟ هر روز از امریکا گرفته
تاااااااااااااااااااااا بیا برس به امارات تهدید به حمله کردن . خواستیم از
ایران بریم دلار شد 2000تومن. گفتیم الافی دیگه بسه بریم زن بگیریم سکه شد
1000000 سر سفره عقد کسی بهمون سکه نداد. زنمونم تا دید سکه شده خداد تومن سری
رفت درخواست طلاق داد...
خدایا بچه های (1350~1366) چه هیزم تری بهت فروختن

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


اویــــــــــــــــــزه ها
ارسال شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:tasavir,asheghane,logo,,v,,arm,تصاویر ارم , لوگو ,تصاویر لایه باز فتو شاپ, فتوشاپو عکس های بسایرزیبا, - 10:5

شب ها
به وقت خواب
از طرف من
وجدانت را ببوس
اگر بیدار بود ... !

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

آدم هاي زيادي به زندگي شما وارد و از اون خارج ميشن... ولي

دوستانتون جا پا هايي روي قلبتون جا خواهند گذاشت

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

کسی که خودشو می بخشه یقینا دیگران رو هم می بخشه.
(من خودمو بخشیدم چون ایمان دارم لایق آرامشم)

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

هيشه به قدرت كلمات فكر كنيد.
چون هر چيزي كه مي خونيد يا مي شنويد روي اعمال شما تأثير ميذاره

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

عشق کامل با حضور یک زن و مرد ناکامل کامل می شه.

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

نا امیدی یعنی دوس نداشتن خودت (همین!! )

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

تلاش برای خشنود ساختن همه ی آدمها کلید همه ی شکست هاست( بهش ایمان دارم اما نمی دونم چرا باز دوباره سعی می کنم...)


()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()


به درختان جنگل گفتم شما با این عظمت چرا از تکه اهنی به نام تبر میرنجید؟
گفتند رنجش ما از تبر نیست از دسته ان است که از جنس خود ماست

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()



احتمالا الان خوابیدی آجی.

امروز روزم خیلی خیلی عالی بود اما وقتی اون جملتو دیدم کلا به هم ریختم.

بهت حق می دم که ازش بدت بیاد یا حتی نخوای بهش سلام کنی.فقط اینو میگم جلوی این 400خورده ای نفری که دارن این متن رو می خونن مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــن بخشیدمش و تو باعث این بخشش شدی.
شاید یادت نیاد اما یه جمله ات باعث شد دوروز با خودم کلنجار برم و تهش این آدم رو ببخشم و با خیال راحت احساسمو رها کنم که هر اتفاقی بخواد بیوفته می یوفته چه من بخوام چه نخوام.

((شما دوتا هیچ وقت به خواسته ی هم عمل نکردین ))

این حقیقت محض بود که من کورکورانه چشمامو روش بسته بودم.من الان خوشحالم خیلی فقط یه چیزی عذابم میده واونم اینه که فکر می کنی 100٪ اون مقصره و فکر می کنی سرمو مثل کبک کردم زیر برف چیزی رو نمی بینم.

آجی میدونم برات خیلی سخته اما یـــــــــــــــــــــــه خواهــــــــــــــــــــــش
به خاطر من ببخــــــــــــــــــــــــــــــــــشش فقط یه بار. :(
آجی میدونم برات خیلی سخته اما یـــــــــــــــــــــــه خواهــــــــــــــــــــــش
به خاطر من ببخــــــــــــــــــــــــــــــــــشش فقط یه بار. :(
آجی میدونم برات خیلی سخته اما یـــــــــــــــــــــــه خواهــــــــــــــــــــــش
به خاطر من ببخــــــــــــــــــــــــــــــــــشش فقط یه بار. :(
آجی میدونم برات خیلی سخته اما یـــــــــــــــــــــــه خواهــــــــــــــــــــــش
به خاطر من ببخــــــــــــــــــــــــــــــــــشش فقط یه بار. :(
آجی میدونم برات خیلی سخته اما یـــــــــــــــــــــــه خواهــــــــــــــــــــــش
به خاطر من ببخــــــــــــــــــــــــــــــــــشش فقط یه بار. :(

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

من این فرصت رو به اون دادم.تو هم این فرصت رو به من و و به خصوص اون بده:( پلیززززززززززز

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()



یه التـــــــــــــــــــــــــماس آجی: دیگه بهم نگو برات متاسفم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

چوننننننننننننن تو جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــای من نیستی:(

این جمله کوتاهت بزرگترین ضربه به من بود.خیلی خیلی برام گرون تموم شد.



()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()


امیدوارم به همه ی آرزوهای قشنگتون برسید.آرزوهای سفید یا هر رنگی که دوس دارین ^_^

و

بی بهانه های زندگیتون همیشه سفید و روشن باشه.^ـ^

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()


قانون افرا باگل یادت نره ^_^ خنده ^_^

s2a

برای آرزوهای بزرگ و کوچیکتون که آرمانهاتونو می سازه
برای لبخند های تلخی که امیدوارم ظاهرش تلخ باشه
برای اونایی که زندگی رو با تمام سختیش دوست دارن
برای دوستانم با دلی به وسعت لبخند یک کودک

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

دوستون دارم خیلی زیاد. حالا نخودی بخند ^_^ (هه هه هه)

کلا دادی اجاره افرا ، باور کن!!!!!!!!

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

^_^...^_^...^_^...^_^...^_^ خنده یادت نره ^_^...^_^...^_^...^_^...^_^

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 


اعتراف صمیمانه سوتی ها!
ارسال شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:تصاویر, تصاویر بسیاز زیبا, عکس, عکسهای عاشقانه, عاشقانه, رمانتیک, ازدواج,بهترین عکس ها,دختران امو, - 1:44

 


*اعتراف می کنم هر وقت از پله های خونه مون می خوام برم بالا (10 تا پله داره تا طبقه بالایی) همیشه باید پای راستم رو بذارم رو پله اول و تو ذهنم یکی یکی پله هارو می شمرم. قسمت جالبش اینه که از عدد 41 شروع می کنم که پله آخری بشه پنجاهمی. خیلی احمقانه بود خودم می دونم...

*اعتراف می کنم یه بار وقتی سال اول راهنمایی بودم دندونم خیلی درد می کرد. 1 هفته ای بود باهاش ور می رفتم. داخلش خالی خالی شده بود. به ذهنم رسید با چسب دوقلو پرش کنم. این کار رو هم کردم. 1 هفته ای دردش کم شده بود اما هرچی می خوردم مزه چسب دوقلو می داد!!!!

*اعتراف می کنم که وقتی پنجم دبستان بودم برای خودم کارت مامور بهداشت درست می کردم و به بچه های کوچک تر نشون می دادم. می گفتم خوراکی چی می خورید؟ بعد که نشون می دادن می گفتم الان اسم تون رو به ناظم می دم بعد هم خوراکی هاشون رو می گرفتم می رفتم با دوستام می خوردیم.

*اعتراف می کنم سوم راهنمایی بودم و امتحان زبان انگلیسی رو 4 شدم. باید بابام برگه امتحانی رو می دید و امضا می کرد. من هم اومدم درستش کنم اما ریاضیم بد بود بجای اینکه یک رو بزارم پشت چهار، گذاشته بودم جلو. شده بود چهل و یک... بچه درس خونی بودم ها...

*اعتراف می کنم با یکی از دوستانم که فقط اسمش رو می دونستم و فامیلش رو نمی دونستم، برای مدت 6 ماه رفت و آمد و تماس و بیرون رفتن داشتم. هیچ وقت روم نمی شد فامیلش رو بپرسم چون فکر می کرد من می دونم! تا اینکه بالاخره یکی از دوستانش اون رو با فامیلش صدا کرد. انگار همه دنیارو بهم داده باشن!

*اعتراف می کنم یه بار تو استخر یکی از همسایه هامون رو دیدم / وقتی داشتیم لباس می پوشیدیم دیدم یه چیزی به پاش چسبیده. بهش گفتم آقای فلانی یه چیزی به بدنت چسبیده. می خواستم از پاش برش دارم دیدم پاک نمی شه. بنده خدا که اصرار من رو دید گفت نمی خواد اون خاله... فکر کن که من یه ربع به زگیلش آویزون بودم و فکر می کردم آشغال به پاش چسبیده...

*اعتراف می کنم یه بار به جای وانیل، بکین پودر ریختم توی قندون و یه هفته بعد یادم افتاد که اونی که میریزن روی قند وانیله!

*اعتراف می کنم بچه که بودم تابستون ها تو اوج گرما با ذره بین رو پشت بوم مورچه ها رو آتیش می زدم.

*اعتراف می کنم تو سن نوجوانی (10 سال پیش) وقتی از گیر دادن های مامان بابام خسته می شدم تصمیم می گرفتم خودکشی کنم. بعد می نشستم اینقدر قیافه همه فک و فامیل رو در حال گریه تصور می کردم تا قوتی که دلم خیلی می سوخت و پشیمون می شدم و اینچنین شد که زنده موندم...

*اعتراف می کنم چند سال پیش با پسرعموم قرار گذاشتیم بریم یه جایی. تو مترو که بودم پسر عموم بهم زنگ زد یه خورده که باهام صحبت کرد بهش گفتم صدات خوب نمیاد. این رو که گفتم یهو صدا خیلی عالی شد. حالا نگو پسرعموم تو فاصله یکی دو متریم وایساده. همه مسافرا هم دارن به من نگاه می کنن و زیر لب می خندن! بعدا که پسرعموم ماجرا را برایم تعریف کرد تا دو روز افسرده بودم از این سوتی تاریخی!

تماس با ما
« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
اسکین98

نويسنده ⓿⏝⓿...☽♛ح ـــــ‌‌ ام ـــــــ د♛☾...⎝⓿⏝⓿⎠

 



صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد